اسیر شده در تاریکی ها


آرشيو مطالب

آذر 1399

آبان 1393

شهريور 1393

اسفند 1392

آذر 1392

ارديبهشت 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

تير 1390

خرداد 1390

ارديبهشت 1390

فروردين 1390

بهمن 1389

دی 1389

آذر 1389

آبان 1389

مهر 1389

شهريور 1389

مرداد 1389

موضوعات

نوشته هایzack

نجوا

other

عکس ها

عناوین مطالب وبلاگ

لینک دوستان

قالب وبلاگ

dream castle

دل نوشته های پسر حوا دختر آدم...

NEO

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

قالب بلاگفا


نويسندگان
zack


درباره وبلاگ



هوا تاریک است وگویی من از همیشه تنها ترم کنج دیوار چمباتمه زده ام و تنها امیدم رهایی ست
sardeha88@yahoo.com

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

تمام پیوند های روزانه

مطالب پیشین

۶

امروز نوشت

جمله های خنده دار

خ خ خ

o خ خ خ

دوست داشتن

اوشو*

اوشو

بگوییم.نگوییم

عصر

حقیر

آثار هنری از کتی کلین

حیوانات بامزه

خلاقیت

پناهی*

کودکی ها

بهانه

پناهی

؟؟

یک مهندس نابغه!!!!!

تبلیغات


تبلیغات



آمار بازديد

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1



آرزو

  دلم گرم خداونديست،كه ميخواند مرابا آنكه ميداند گنهكارم! دلم گرم است،ميدانم بدون لطف اوتنهاي تنهايم...برايت من خدا راآرزودارم



:: موضوعات مرتبط: other، ،

نوشته شده توسط zack در شنبه 24 / 5 / 1391




?:

  فقط یه مرد ایرانی میتونه با بوق ماشین:هم سلام کنه ، هم خداحافظی کنه ، هم فحش بده ، هم تشکر کنه...



:: موضوعات مرتبط: other، ،

نوشته شده توسط zack در شنبه 24 / 5 / 1391




دردهايم را مي بوسم

  اين روزها حوالي چشمانم مدام باراني است 

 

 بيا و پنجره را باز كن . 
نم نم دوستت دارم هايم را مي شنوي؟
 
ببين...ببين نگاهم چقدر قطره قطره جاي آمدن هايت را مي بوسد ؟!
 
سرت را بر سينه ام بگذار ... صداي قدمهايت را مي شنوي ؟ 
 
كافي است لحظه اي خسته شوي ... بايستي و من ... بميرم .
 


:: موضوعات مرتبط: نجوا، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در سه شنبه 22 / 5 / 1391




عکس های قشنگ چند تا حیوون

 ادامه رو حتما ببینین.....



:: موضوعات مرتبط: عکس ها، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در شنبه 17 / 5 / 1391




من،من،من،....

 امروز تویه یه وبلاگ یه چیزی خوندم که منو با خودش برد به پونزده سالگیم



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در سه شنبه 15 / 5 / 1391




کسی مطالبه طولانی رو دوست نداره

 

 

.....sakhte vali momkene

gahi deletam sakht misheo be morore zaman mesle khodet mishe

darke chizayi k hes nakardi sakhte

vali to dost dari hamishe vanemod koni k darde hamro mifahmi

garche to delet shokr mikoni k mesle ona nisti

in hamdarie

shayad 

khialto rahat kone

 



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، عکس ها، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در پنج شنبه 12 / 5 / 1391




جمله های کوتاه

  " پیش از آنکه بالا رفتن از نردبان موفقیترا شروع کنید. ابتدا مطمـَن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید. "

" بزرگی روحت را میان دستانت پنهان کن.که بزرگ بودن میان مردم کوچک سخت است. "

" آنكه خداحافظي مي كند اميد است برگردد،بي خداحافظي رفته را خدا ميداند ...! "

" تنهاییم را به گردن هیچکس نمی اندازم گردن هیچکس تاب این همه سنگینی را ندارد ! "



:: موضوعات مرتبط: other، ،

نوشته شده توسط zack در دو شنبه 7 / 5 / 1391




درد نوشته من

 گاهی وقت ها از همه نا امید میشم انقدری که خودم رو تویه یه اتاق تاریک میبینم که یه گوشه اش نشستم و دستام رو گذاشتم روی زانو هام و سرم هم روی دستام در کل چمباتمه زدم.....

امروز هم یکی از همون روزا بود انقدر ناراحت بودم و دلم شکسته بود که به هق هق افتاده بودم و درحال انجام کارام مثل ابر بهاری اشک میریختم.

وقتی میبینم یه بچه پدرو مادرش رو میزنه خیلی ناراحت میشم.....حتی وقتی یه آدم معلول میبینم گریه ام میگیره و همش شکره خدارو میکنم......

انقدر دل نازک شدم که صحنه هایی از فیلم که اصلا گریه دار نیست من اشکم در میاد.......



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در پنج شنبه 5 / 5 / 1391




مسافرت کمتر از یک هفته

چند روزی رفتیم مسافرت عروسی پسر عمه ام بود اصلا هم خوش نگذشت به خاطره بابام اینا باید میرفتیم......چه میشه کرد از آخرین  باری که رفته بودم ده اصلا خاطره خوبی ندارم......این دفعه هم مثله دفعه پیش......

قشنگ همه دایورتمون میکردن اعصابم بهم ریخته بود (ادامه مطلب)



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در سه شنبه 25 / 4 / 1391




 خوشحالم از اینکه هستم سالمم و میتونم بفهمم چیزایی رو که لازمه بفهمم.....

خوشحالم از اینکه خوشحالم ...

از اینکه روزایه خوبی رو دارم میگذرونم....

و هستم و با بودنم میتونم به خیلی ها کمک کنم...

از اینکه وقتی کناره کسی میشینم از حضورم ناراحت نیست گرچه خودم از اینکه کناره چند نفر بشینم واهمه دارم

از اینکه کناره اونی که هر شب میاد به خوابم بشینم میترسم...

گاهی دوسم داره و گاهی ازم متنفره.....

(ادامه مطلب)



:: موضوعات مرتبط: نجوا، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در جمعه 14 / 4 / 1391




پشه

 هوا عجب گرم شده...فصل کاره پشه ایی هم خیلی وقته شروع شده......انقدری که یه شب از خواب بیدار شدم و با مگس کش برقی افتادم به جونشون.....بویه سوختنشون همچین حالم رو خوب میکرد!!!!!!!!!

بعضی از این مراقب هارو دوست دارم چندتا فنه کشتی کج بهشون بزنم بس که رو اعصابه آدم چهارنعل میرن و همشون البته 99% منو یاده پرواز کردنه پشه بغله گوشم میندازن.......



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،

نوشته شده توسط zack در شنبه 6 / 4 / 1391




قاصدک من

 

یاده روزایی که با قاصدک حرف میزدم افتادم.....چقدر ازش میخواستم مراقب اطرافیانم باشه البته چندتاشون ستاره دار بودن(یعنی مهم تر از بقیه)



:: موضوعات مرتبط: عکس ها، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در شنبه 30 / 3 / 1391




برای مادر

 نبوده بعضی ها باعثه دلتنگی میشه وقتی بدونی کلا نیست که دیگه هیچی.....یه آهنگه چاووشی هست که چند وقته خیلی گوش میدم....قدیمیه ولی....

گلای یاسه تو باغچه غروبا بونه میگیرن همشون یه عهدی بستن سره خاکه تو بمیرن قابه عکسه تو رو تاقچه آخرین خنده مادر........

سره خاکه مادره من هیچ کسی گریه نکرده بابا هم هیچی نمیگه با همون نگاه سردش مادرم باید بدونی بابابیی بهونه کرده جایه تو تو خونه ما یکی رو نشونه کرده جایه تو شبا میادش واسه من قصه میخونه....... چرا اون تو خونه ماست یه سواله بی جوابه.......

.

.

و

وقتی یادش میافتم این آهنگ آرومم میکنه:

خوابیدی بدون لالایی وقصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه دیگه کابوسه زمستون نمیبینی تویه خواب گلایه حصرت نمیچینی دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه جایه سیلی هایه باد روش نمیمونه دیگه بیدار نمیشی با نگرونی یا با تردید که بری یا که بمونی............ 



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،

نوشته شده توسط zack در چهار شنبه 22 / 3 / 1391




عکس های همینجوری

 یکم عکس بذارم تو وبلاگم شاد شیم!

راستی ادامه مطلب هم داره اگه پایه ای..



:: موضوعات مرتبط: عکس ها، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط zack در دو شنبه 20 / 3 / 1391




از بازی تا امتحان

 چند روز پیش بازی لیمبو رو تا آخرش رفتم البته یه هفته ای تمومش کردم....خیلی فضایه غمگینی داشت آخرشم معلوم نمیشه چی به سر پسرک میاد.انقدری یهویی تموم شد که من منتظر بودم فضایه بازی عوض بشه که یهو دیدم تموم شد.

چند وقته زیاد تفریح میکنم هی میرم بیرون فردا هم با دوستان میریم شمال و دلها رو روانه حرم میکنیم یه هفته دیگه امتحانام شروع میشه و من باید کمتر از یک ماه هفت تا کتاب رو بخونم که ماکس صفحه های کتابام 500 تا و مینش هم 200 تاست.کلا بیچاره شدم.سه تا از کتابام هم خودخوان هستن.امیدوارم این ترم زنده بمونم



:: موضوعات مرتبط: نوشته هایzack، ،

نوشته شده توسط zack در پنج شنبه 11 / 3 / 1391




صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by darkness This Template By Theme-Designer.Com